این چیزی نیست. اول از همه، سریع است و دوم اینکه خسته کننده است. میتوانستید خلاقتر باشید. ماچوها همه چیز خوب است، و آن پسر خوب است. اما خیلی کم از همه چیز می خواستم اشتیاق بیشتری بین آنها داشته باشد.
گیوی| 6 چند روز قبل
شی ایوانز آنقدر داغ است که می خواهم به او لعنتی بزنم
کنت| 11 چند روز قبل
یک اتاق قرمز، یک شمع سوسوزن و یک زن آبدار با ماسک سیاه، با گوش های گربه ای. پاهایش باز شده و منتظر مجازات است. آیا این همان چیزی نیست که هر مرد ماچوی وحشی رویای آن را می بیند، آیا این همان منظره ای نیست که مغز او تصور می کند؟ شورت آویزان از دهانش فقط تحقیر او را برجسته می کند. او را تا آخر به داخل هل می دهند، نفس نفس می زند، اما چه کسی برای او متاسف خواهد شد؟ هوترهایش از این طرف به آن طرف می چرخند، خروس زورگیرش سوراخ خیسش را محکم می کوبد. و هیچ راه دیگری با عوضی وجود ندارد - او باید با ملایمت تمام دستورات استاد را اطاعت کند!
ولیا چیزی نگفت. حتما یکی بهش غذا داده
این چیزی نیست. اول از همه، سریع است و دوم اینکه خسته کننده است. میتوانستید خلاقتر باشید. ماچوها همه چیز خوب است، و آن پسر خوب است. اما خیلی کم از همه چیز می خواستم اشتیاق بیشتری بین آنها داشته باشد.
شی ایوانز آنقدر داغ است که می خواهم به او لعنتی بزنم
یک اتاق قرمز، یک شمع سوسوزن و یک زن آبدار با ماسک سیاه، با گوش های گربه ای. پاهایش باز شده و منتظر مجازات است. آیا این همان چیزی نیست که هر مرد ماچوی وحشی رویای آن را می بیند، آیا این همان منظره ای نیست که مغز او تصور می کند؟ شورت آویزان از دهانش فقط تحقیر او را برجسته می کند. او را تا آخر به داخل هل می دهند، نفس نفس می زند، اما چه کسی برای او متاسف خواهد شد؟ هوترهایش از این طرف به آن طرف می چرخند، خروس زورگیرش سوراخ خیسش را محکم می کوبد. و هیچ راه دیگری با عوضی وجود ندارد - او باید با ملایمت تمام دستورات استاد را اطاعت کند!